اسم های خاص، داستان های خاص....فیل....فیلم....تئاتر....بولینگ عبده.....اینا عنوان هایی بود که دو روزه که می خواستم در موردشون بنویسم اما حسش نیست شرمنده، خودتون که منو میشناسید حدس بزنید لطفاً
- خب خدا بگم این انگلیسار و چی کار کنه که این روزا آدم از صدای عطسه ی خودشم می ترسه، یعنی دیگه حتی نمی تونی بدون ترس و بدون فکر عطسه کنی و فکر کنم همون موقع که بعد از 40 دقیقه تلفن حرف زدن تو کوچه ی خونه ی مادربزرگ ترسیدم، این سرماخوردگیه شروع شد، یه چند روز مبارزه اما بعدش شروع شد. رسماً شنبه ی گذشته فکر میکردم که یکشنبه صبح و نمیبینم، حدود 5روز تو خونه افتادم اما زنده موندم، به قول دوستم خوکی بود؟؟ فک نکنم!(آخه دکتر نرفتم!). مچ نبود با علائمش اما منو خوب انداخت، خب از عوارض و معایب این خونه نشینی براتون بگم که فهمیدم من یکی تحمل زندان انفرادی و ندارم، یعنی به خاطر هیچ چیزی، هیچ دلیلی، هیچ اعتقادی حاضر به تجربش نیستم. دو اینکه وقتی مریضم غیر قابل تحملم (البته میدونستم، صحه گذاری شد)، کسی نباید باهام حرف بزنه. ایمیل، تکست، کتاب ok اما مکالمه اصلاً، یعنی مشکل اینجاست که نمیدونم وقتی کسی باهام حرف میزنه اون صداش چی داره که اذیتم میکنه، موسیقی خوبه ها اما حرف!!! فکرشم نکن، جوک میخوای تعریف کنی پایما، اما لحن صدا که نرمال میشه یا سوالی میشه نمیکشم، وقتی درد دارم هم همینطورم، برای تحمل درد ...
نظرات
اینایی چیزایی بود که می خواستم بنویسم، ولی حسش نیست..خودت حدس بزن چی می خاستم بگم...
اینایی چیزایی بود که می خواستم بنویسم، ولی حسش نیست..خودت حدس بزن چی می خاستم بگم...
hasoos nabashid mardoooom zeshteeee lool
به ناشناس عزیزم: عاشقتم
مثلا قبلا امکان نداشت که یوگی از صب ساعت 8:30 بره بیرون و از دم کافه نادری رد بشه، ولی گشنه ساعت 2برگرده خونه!
ولی من بهش اموزش دادم که یه ذره ریاضت بکش و جلوی هوای نفستو بگیر!
خوب این اگه رشد و کمال نیست، چیه!
بقیه موارد به محض کسب شدن، به اطلاع عموم ملت می رسد!
با تشکر
Inner guide e Ugi
یا همون پیر روشن دل داستان