بذارید یه کم بیشتر از محل کارم براتون بگم. گفته بودم میز پینگ پنگ داریم؟ منم که عاشق یه هم چیزایی هستم در بست. چند هفته بعد از شروع کار تو جای جدید سریع علاقمو نشون دادم و حریف اصلیم شد مدیر عامل و یکی از مدیران ارشد. هر چند هفته یه بار حتمن بعد از ساعت کار بازی می کنم. مدیرهای اصلی که ولشون کنی هر روز حاضرن بازی کنن. شدیدن به همه پیشنهاد می کنم از این وسایل تفریحی استفاده کنن آدم کلی روحیه می گیره. من هفته ی پیش مدیر عامل و دعوت به باری کردم امروز هم با یه مدیر ارشد و دو تا از همکارا دوبل بازی کردیم. امتحان کنید.
البته همین امروز روحیم پرید. به طرز مسخره ای بعد از یه جلسه عصبانی شدم و با آدمی که دعوا باهاش جواب نمیده جروبحث کردم. به کاردینال گفتم، چون احساس تنهایی سازمانی می کردم. اونم کلی sense of humor خرج کرد و روحیه داد البته حس کنم فردا مودبانه تذکر بده که این چه غلطی بود که کردی. به هر حال الان از دست خودم عصبانیم بیشتر که چرا خودمو کنترل نکردم و رفتم سراغ آخرین راه.
می خوام لپ تاپ بخرم به جز قیمت باید به چه چیزایی توجه کنم؟ انسی چون واحد لپ تاپ خریدن نگذرونده نمی تونه کمک کنه. پیلیز بقیه هلپ می.
یه سری آدما بعضی وقت ها شدید رو نرون. مثلن اینایی که ناراحتیشونو می ریزن رو سر آدم. از اونایی که ناراحتیشون راجع به معمولی ترین چیزا با بدترین حس ها باید رو سرت هوار بشه و طرف خر فهم بشه که تو دقیقن فهمیدی از چی ناراحته دقیقن هم وقتی تو خوشحالی اونا حس غر زدن دارن و ازت همراهی می خوان و نمی فهمن که مثلن به کسی چه که تو چرا این تصمیم و گرفتی و به جای تاکسی با آژانس اومدی و کلی پیاده شدی اونم وقتی موضوع هیچ رقمه به بحث مربوط نمیشه و کلن دوره هم جمع شدیم تا اتفاق خوب بیفته، خوب کار کنیم و خوش باشیم، بعد طرف با یه عالمه ناراحتی روزتو خراب می کنه با هیچی سر حال هم نمیشه تا آخرش، انرژی مثبتتو می گیره هیچی کلی انرژی منفی روت خالی می کنه و می ره. بعضی ها مود خرابششونو رو تو خالی می کنن که خودشون بهتر شن. تمتم تلخیشونو میریزن رو سرتو، حتمن هم میک شور می کنن که انتقال پیدا کرده یا نه. گیر میدن، گیر می دن و گیر می دن بهت و .... توضیحش سخته جدیدن فهمیدم کاردینال فهمیده منظورم از این آدما کیا هستن، یکی به تورش خورد نمونه ی بارز این گروه. من مشکلی با تخلیه احساساست ندارم، مثلن هر کی تو وبلاگش هر چی خواست بگه اما دیگه یه کم آدم فک کنه ببینه چی و داره انتقال میده دیگه. آقا حالت بده بکش کنار با اعصاب مردم چرا بازی می کنی؟ چقدر آدم می تونه خودخواه باشه خوب. پیلیز خودتون بفهمید من منظورم چیه! کاردینال فهمید دیگه شماها که جای خود دارید.
یه سری از دوستان سی دی مجموعه ی شب های ببره و گرفتن و شدید شبا دارن می خندن. منم برای شب های طولانیه پاییز و زمستون می رم سراغش بذار یه کم برنامه هام جور شه حالا وبینی (:
با یکی از دوستام حرف داستایوفسکی بود هر چی فکر کردم دیدم نمیشه واقعن. این آدم اگه الان زنده بود من نمی تونستم باهاش ازدواج نکنم از بس عاشقشم. خودش که نیست ای کاش حداقل شخصیت پرنس مشکین توی ابله واقعی و معاصر بود. همین وابستگی هاست که من نمی تونم با کس دیگه ای ازدواج کنم دیگه، من روحن وابسته و متعهد به قهرمانان روس کتاب های این مرد هستم (:
البته همین امروز روحیم پرید. به طرز مسخره ای بعد از یه جلسه عصبانی شدم و با آدمی که دعوا باهاش جواب نمیده جروبحث کردم. به کاردینال گفتم، چون احساس تنهایی سازمانی می کردم. اونم کلی sense of humor خرج کرد و روحیه داد البته حس کنم فردا مودبانه تذکر بده که این چه غلطی بود که کردی. به هر حال الان از دست خودم عصبانیم بیشتر که چرا خودمو کنترل نکردم و رفتم سراغ آخرین راه.
می خوام لپ تاپ بخرم به جز قیمت باید به چه چیزایی توجه کنم؟ انسی چون واحد لپ تاپ خریدن نگذرونده نمی تونه کمک کنه. پیلیز بقیه هلپ می.
یه سری آدما بعضی وقت ها شدید رو نرون. مثلن اینایی که ناراحتیشونو می ریزن رو سر آدم. از اونایی که ناراحتیشون راجع به معمولی ترین چیزا با بدترین حس ها باید رو سرت هوار بشه و طرف خر فهم بشه که تو دقیقن فهمیدی از چی ناراحته دقیقن هم وقتی تو خوشحالی اونا حس غر زدن دارن و ازت همراهی می خوان و نمی فهمن که مثلن به کسی چه که تو چرا این تصمیم و گرفتی و به جای تاکسی با آژانس اومدی و کلی پیاده شدی اونم وقتی موضوع هیچ رقمه به بحث مربوط نمیشه و کلن دوره هم جمع شدیم تا اتفاق خوب بیفته، خوب کار کنیم و خوش باشیم، بعد طرف با یه عالمه ناراحتی روزتو خراب می کنه با هیچی سر حال هم نمیشه تا آخرش، انرژی مثبتتو می گیره هیچی کلی انرژی منفی روت خالی می کنه و می ره. بعضی ها مود خرابششونو رو تو خالی می کنن که خودشون بهتر شن. تمتم تلخیشونو میریزن رو سرتو، حتمن هم میک شور می کنن که انتقال پیدا کرده یا نه. گیر میدن، گیر می دن و گیر می دن بهت و .... توضیحش سخته جدیدن فهمیدم کاردینال فهمیده منظورم از این آدما کیا هستن، یکی به تورش خورد نمونه ی بارز این گروه. من مشکلی با تخلیه احساساست ندارم، مثلن هر کی تو وبلاگش هر چی خواست بگه اما دیگه یه کم آدم فک کنه ببینه چی و داره انتقال میده دیگه. آقا حالت بده بکش کنار با اعصاب مردم چرا بازی می کنی؟ چقدر آدم می تونه خودخواه باشه خوب. پیلیز خودتون بفهمید من منظورم چیه! کاردینال فهمید دیگه شماها که جای خود دارید.
یه سری از دوستان سی دی مجموعه ی شب های ببره و گرفتن و شدید شبا دارن می خندن. منم برای شب های طولانیه پاییز و زمستون می رم سراغش بذار یه کم برنامه هام جور شه حالا وبینی (:
با یکی از دوستام حرف داستایوفسکی بود هر چی فکر کردم دیدم نمیشه واقعن. این آدم اگه الان زنده بود من نمی تونستم باهاش ازدواج نکنم از بس عاشقشم. خودش که نیست ای کاش حداقل شخصیت پرنس مشکین توی ابله واقعی و معاصر بود. همین وابستگی هاست که من نمی تونم با کس دیگه ای ازدواج کنم دیگه، من روحن وابسته و متعهد به قهرمانان روس کتاب های این مرد هستم (:
نظرات
کلا ولی قوی هستی تو و همه نوشته هات همین مدلی هستن به نظرم :)