عمل خوبی بود خدا رو شکر.حداقل تا اینجاش که خوب بوده.سه روز اول در حال احتضار بودم از درد و چشمامم نمی تونستم باز بذارم.کم کم بهتر شدم.مامان و حسین که خیلی کمکم کردن بقیه اعضای فامیل هم تو و اون برف و سرما یه عالمه شرمنده کردن.سر زدنهای پی در پی یکی ازخاله ها و یه تلفن و اس ام اس از دو تا دوستی که انتظار نداشتم خیلی تاثیر مثبتی تو حالم داشت.دیگه خبر به دنیا اومدن نوک مداد که جای خود دارد.در پیشرفت احوالم بگم خدمتون که مامان خانم بالاخره دیروز اجازه ی رانندگی داد و زندگی به کاممون شیرین شد.دو هفته دربست و این حرف ها دهن آدم و بدجور سرویس می کنه.دلم برای اینجا تنگه.بازم سر می زنم
- از چند سال پيش با برادره و دخي خاله ها شروع كرديم متفاوت سلام و خداحافظي كردن با هم، اولش فقط براي خنده و شوخي و مسخره بازي بود اما الان كه فكر ميكنم مي بينم ديگه باهاشون نتونستم درست حسابي سلام عليك كنم، يكي ديگه از اهداف اين پروژه ي مهم تنوع هم بوده به هر حال (جلوگيري از تكرار كليشه ها و اين حرف ها...)، حالا اين داستان شده عادتم ديگه با دوست هاي صميمي هم يه جور خاص صحبت رو شروع مي كنم، اصلاً يه سيستم اتوماتيكي شده خودش كه هر چند وقت يه بار با يك عبارت خاص حرف هام شروع ميشه بعد عبارت كهنه ميشه و يكي جديد مياد، اما! يه سري كلمات هستند فقط بين منو يه سري از دوست هام استفاده مي شن يا مي شدند و ديگه عمومي نبودند حالا وقتي يكي همينطوري و بي خبر اون كلمه رو بهم ميگه نمي تونم همونطوري جواب بدم، تمام خاطراتم با طرف مياد تو ذهنم انگار كلمه هه مال اون آدمه شده....قفل مي شم خيلي معمولي جواب ميدم ميرم پي كارم. - كانون يوگا ماهي يك بار توي سايتش خبرنامه منتشر مي كنه، يكي از بخش هايي كه من خيلي دوست دارم معرفي يكي از حركات يوگاست، خيلي ريز نحوه ي انجام حركت و مي گه. اين ماه "شالاب آس...
نظرات