جالبیش اینه که می فهمم، می بینمش، اما کاری براش نمی تونم بکنم، چون احتمالاً سخت و طافت فرساست. از سرطان هم بدتره. شب جمعه ست، مریضا رو فراموش نکنید!
دریافت پیوند
Facebook
X
Pinterest
ایمیل
سایر برنامهها
نظرات
پستهای معروف از این وبلاگ
زندگیم شده بازی دمینو (domino). برنامه هامو منظم می کنم، کارهام مشخصه، اما برنامه، برنامه ی شلوغیه. برنامه ی روزانه ام به دیواره که هر کی هم که رد شد دید من خوابم بیاد برنامه رو نگاه کنه اگه وقتشه بیدارم کنه. کارهای روزانه ام شده مثل بازی دمینو. هر یه دمینو یکی از کارهاست: کلاس، کار، کلاس، کتاب، ورزش، غذا، خونه، فیلم، کار....همینطوری این دومینوهای سفید با خال های سیاه رو می چینم و می رم جلو، تو یه ردیف صاف هم نمی چینم، شکل می دم به چیدمان، یه جورایی از بالا مثل پیچ های جاده چالوسه، می ره جلو، زمان می گذره. در ظاهر همه چیز خوبه اما اون وسط ها خسته هم می شم به نظر من من اندازه ی دمینو ها نباید برابر باشه، همشون نباید یه قد باشند اما این "دمینو ست" رو من درست نکردم از کارخونه که اومده این شکلی بوده؛ همه یه اندازه، همه یه قد. گاهی خسته می شم، یکی از دمینوها رو میندازم، اون کارو انجام نمی دم، وقتی می افته می خوره به بغلی، اونم می افته می خوره به بعدی....می ره تا آخر ردیف، شانس بیارم دمینو اولی نزدیک ته ردیف باشه که تعداد دمینوهای افتاده کم باشه...یه کارو که انجام نمی دم برای جبران...
این یک پست خشن است، آقایونی که ناراحت می شن نخونن، در ضمن حق مخالفت در این وبلاگ هم ندارید، وبلاگ خودمه دلم می خواد این دفعه مستبد و غیر منطقی باشم D: از دست شما آقایون عصبانیم به شدت، از دست خودخواهی تون موقع رانندگی، تو صف بنزین، یا کلاً تو هر صف دیگه وقتی پشت سر خانم ها هستید. از دست بی ادبی تون. عصبانیم از دستتون که دوبار در دو هفته ی گذشته تو صف پمپ بنزین روزمو خراب کردید و اعصابمو بهم ریختید اونم وقتی که دو نفر دیگه حداقل جلوتر از شما بودند و من داشتم از نوبت خودم استفاده می کردم و اصلاً هم طولش نمی دادم و منتظر اون آقای پمپ بنزینی بودم که کارت و بهم بده چون خودم کارت نداشتم. بعد هم مگه شماها مسئول پمپ بنزینید؟ یارو اونجا وایساده دیگه اگه ببینه من طولش می دم خودش یه چیزه میگه دیگه، خیلی ناراحتید برید برای خودتون پمپ بنزین بزنید خانم ها رو توش راه ندید. از دستتون عصبانیم که عصبانیتتون میارید با خودتون پشت فرمون و بی اعصاب میشید با غریبه ها مخصوصاً خانم ها، هیچ توجیهی رو هم قبول ندارم منم مثل شماها تو صف می مونم منم مشکلات کاری دارم منم قرض دارم منم طلبکارم و نمی دونم پولمو کی م...
- از چند سال پيش با برادره و دخي خاله ها شروع كرديم متفاوت سلام و خداحافظي كردن با هم، اولش فقط براي خنده و شوخي و مسخره بازي بود اما الان كه فكر ميكنم مي بينم ديگه باهاشون نتونستم درست حسابي سلام عليك كنم، يكي ديگه از اهداف اين پروژه ي مهم تنوع هم بوده به هر حال (جلوگيري از تكرار كليشه ها و اين حرف ها...)، حالا اين داستان شده عادتم ديگه با دوست هاي صميمي هم يه جور خاص صحبت رو شروع مي كنم، اصلاً يه سيستم اتوماتيكي شده خودش كه هر چند وقت يه بار با يك عبارت خاص حرف هام شروع ميشه بعد عبارت كهنه ميشه و يكي جديد مياد، اما! يه سري كلمات هستند فقط بين منو يه سري از دوست هام استفاده مي شن يا مي شدند و ديگه عمومي نبودند حالا وقتي يكي همينطوري و بي خبر اون كلمه رو بهم ميگه نمي تونم همونطوري جواب بدم، تمام خاطراتم با طرف مياد تو ذهنم انگار كلمه هه مال اون آدمه شده....قفل مي شم خيلي معمولي جواب ميدم ميرم پي كارم. - كانون يوگا ماهي يك بار توي سايتش خبرنامه منتشر مي كنه، يكي از بخش هايي كه من خيلي دوست دارم معرفي يكي از حركات يوگاست، خيلي ريز نحوه ي انجام حركت و مي گه. اين ماه "شالاب آس...
نظرات