جشنواره ی موسیقی امسال رو هم شرکت کردم، طبق سنت هر ساله می خواستم کارهای کلاسیک و با کتی ببینم اما اینقدر سرم شلوغ شد که نشد درست حسابی تحقیق کنیم در نتیجه حسی رسیتال یه روس رو رزرو کردیم اما از اونجا که همزمان شد با رفتن انسی و از اونجایی که برنامه های من و کتی طلسم شده جدیداً، نشد که بریم. به جاش رفتم دیدن اجرای گروه سرشک که تو بخش مسابقه ی گروه نوازی اول شدن! گروه 9 نفر بودن اگه اشتباه نکنم، سازهای اصیل ایرانی داشتن جز اصولشون بود، قیچک و سنتور و رباب داشتن. هارمونی گروه خوب بود بعضی از ملودی ها هم شیرین :) خیلی وقته گروه نوازی دوست ندارم اما خب هر از گاهی بد نیست شنیدنش. اصالتاً مشهدی هستن و دوستای مشهدیم قول دادن دو تار اعضای گروه رو بشه که یه روزی بشنوم! این دو تار خراسان شنیدن شده آرزوی من! کی محقق میشه نمی دونم!
به همت یه دوست عزیز بلیط اجرای "انور براهم" گیرم اومد. یک بلیط فقط. تا حالا تنها کنسرت نرفته بودم تجربه ی جالبی بود. اجرا هم همینطور. هیچ معجزه ای در کار این اجرا نبود به جز معجزه ی سادگی. خوشی در لحظه. سبکی. 4 تا آدم از فرهنگ های مختلف تو این کوارتت بودن که موسیقی می زدن در حد موسیقی یه کلاب! و همون اندازه خودشون لذت می بردن و اینو تو سالن پخش می کردن. هیچ حس فلسفی و معنوی در کار نبود، هیچ خلافیت عجیب و غریبی رو نکردن، هیچ خودشونو به در و دیوار نکوبیدن، فقط موسیقی شونو زدن اما تو یه لایه ای بودن که برای منِ ایرانی-گوش کنِ دنبالِ موسیقی داستاندارِ عمیق و مفهومی و غیره برو...تجربه ی جدیدی بود! تا حالا اجرای زنده ی یه هم چین موسیقی رو نشنیده بودم. یا در حد کارهای شجریان و علیزاده و بوبان بوده، یا "اگرشنِ کارهای متال و راک داشته"، یا طنز "بمرانی"....این سبکِ راحت رو تا حالا نشنیده بودم، موسیقی که به درد این بخوره که تو وایسی با دوستات حرف بزنی و بشنوی و لذت ببری و اونقدر جدی نباشه که ببرتت اینور و اونور و تا حالا زنده تجربه نکرده بودم، باید از "براهم" تشکر کرد که این نوا رو تو تالار رودکی پخش کرد. این نوا تو این سالن یا شنیده نشده یا کم شنیده شده.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction