یهو حوس کردم براش بنویسم، براش تعریف کنم بگم که چه اتفاق هایی افتاده، مثل گذشته ها وقتی سر ذوق می اومدم و پر از حرف بودم اما خب ترجیح می دم اینجا بگم، حس امنیت بیشتری دارم :) لبخند ملیح
بعد از تلفن "س" بود که همه ی فکرهای این چند وقتم یهو منظم شد، مطمئن شدم به حسم. امروز آخرین روز کاریش بود از فردا می ره جای جدید، می دونستی؟؟؟ چند وقت بود که دیگه مصمم شده بود که بره و امروز روز آخرش بود، منم که دو هفته ست یعنی دقیقاً از 14ام که اومدم جای جدید، بللی هم داره تصمیمات مهم  شغلی می گیره، خوشحالم که همه با هم داریم کارهای جدید انجام می دیم، این روز آخر "س" قشنگ هم زمان شد با تموم شدن دوره ی آزمایشی من، این حس و دارم که همه با هم داریم یه دوره رو پشت سر می ذاریم و با هم داریم یه دوره یه تجربه ی نو رو شروع می کنیم، با همون خل بازیا و ترس ها و کله خریای همیشگی و این حس خوبیه. هیجان دارم برای همه مون، برای این دوره ی جدید که خیلی هم حداقل برای من محکم و خوش زرق و برق نیست اما کله خریه خوبی توش داره و منو با خودم تو رقابت خوبی انداخته که تقریباً برام شرکت جدید و آدم های جدید اون اندازه مهم نیستن که این قدر خودمو هر روز دارم از بیرون می بینم و مچ خودمو می گیرمو به خودم امتیاز مثبت و منفی می دم. یکی از ویژگی های این عصر جدید اینه که کنار هم نیستیم دیگه، مسیرها در ظاهر جداست برای همین برام جالبه ببینم به کجا می رسیم، برای هم چه جوری می مونیم، از دست دادن های قبلی چه تجربه ای می شه برامون، این بار هم از دست می دیم یا نزدیک تر می شیم....درسته عصر جدید تو چند ماهه که شروع شده اما فکر می کنم تازه داری جا می افتی و باور می کنی/ باور می کنیم. جالبه! دوست دارم که همه داریم تلاش می کنیم، همه داریم تجربه می کنیم، این جهش همزمانو دوست دارم، چه برای تو، چه برای "س" چه برای بللی، چه برای "گ". خب طبق معمول "ب" 25 قدم از همه ی ما جلوتره اما فکر می کنم اونم خوشحالتره، خوشحالم که تو برنامه هاش منو هم می بینه و امیدوارم پروژه های جدید و با نتیجه داشته باشیم امسال. دوست دارم امسال با هم به نتیجه برسیم....یه اعتراف هم بکنم، وقتی خبرهای خوب فقط از آدم های اون ور آبم می اومد خوشحال می شدم اما نه به اندازه ی وقتی که آدم های تو ایرانم رو به جلو می رن. یه کم توقعم از اون وری ها بیشتر بود، غر می زدم که وقتی سیستم درسته برو جلو، نگران این وری ها بودم، اما حالا که می بینم رشد می کنیم، با مشکلات کنار می آییم و می ریم جلو با هر دو ور آب تو صلحم....
فکر می کنم این حرفا رو دارم به یاد تو/ "س"/ بللی/ و هر کسی که باهاش آرزو "شر" کردم می زنم، پس به امید تحقق آرزوها

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده