وایبر، واتس اپ و فیس بوک و امثالهم یه خط در میون کار می کنن، مسج تبریک نامزدی دوستم تو حلقم گیر کرده، هی با وایبر می فرستم اما وسط زمین و هوا گیر می کنه، چند روز پیش یک ساعت موبایلم خاموش بوده اس ام اس بهم نرسیده، از اون طرف اس ام اس "ش" به "ب" نرسیده شانس آورده از یه طریق دیگه فهمیده که فردا برای جلسه ی دفاع تزش دعوت شده! همه چیز قرو قاطیه، به هیچ وسیله ی ارتباطی اعتمادی نیست اما امروز که دیدمش همینطور که داشتم غر وایبرو بهش می زدم گفت برات عکس فرستاده بودم پنج شنبه از روز برفی، از پنجره ی خونه از منظره ی محوطه! عکسه وسط زمین و هوا گیر کرده بوده اما برای من مهم این بود که همون روز که از صبح به یادش بودم برام می خواسته عکس بفرسته، همون روز که من کوه و نگاه می کردم و براش ذهنی اس ام اس می دادم اما از بس که مثل خره-تو گل وامونده بودم نرسیده بودم براش مسج بدم به فکر من بوده، گور بابای همه ی وسایل ارتباطی مهم اینه که می دونی چنین دوستایی داری هنوز و هنوز این حس ها و ارتباط ها زنده ست، فکر کنم خودش نفهمید که چقدر زنده م کرد با این کار از بس که من هم مثل وایبر و واتس اپ و امثالهم قروقاطیم اما باید اینجا جهت ثبت در تاریخ می نوشتمش. مرسی
- از چند سال پيش با برادره و دخي خاله ها شروع كرديم متفاوت سلام و خداحافظي كردن با هم، اولش فقط براي خنده و شوخي و مسخره بازي بود اما الان كه فكر ميكنم مي بينم ديگه باهاشون نتونستم درست حسابي سلام عليك كنم، يكي ديگه از اهداف اين پروژه ي مهم تنوع هم بوده به هر حال (جلوگيري از تكرار كليشه ها و اين حرف ها...)، حالا اين داستان شده عادتم ديگه با دوست هاي صميمي هم يه جور خاص صحبت رو شروع مي كنم، اصلاً يه سيستم اتوماتيكي شده خودش كه هر چند وقت يه بار با يك عبارت خاص حرف هام شروع ميشه بعد عبارت كهنه ميشه و يكي جديد مياد، اما! يه سري كلمات هستند فقط بين منو يه سري از دوست هام استفاده مي شن يا مي شدند و ديگه عمومي نبودند حالا وقتي يكي همينطوري و بي خبر اون كلمه رو بهم ميگه نمي تونم همونطوري جواب بدم، تمام خاطراتم با طرف مياد تو ذهنم انگار كلمه هه مال اون آدمه شده....قفل مي شم خيلي معمولي جواب ميدم ميرم پي كارم. - كانون يوگا ماهي يك بار توي سايتش خبرنامه منتشر مي كنه، يكي از بخش هايي كه من خيلي دوست دارم معرفي يكي از حركات يوگاست، خيلي ريز نحوه ي انجام حركت و مي گه. اين ماه "شالاب آس...
نظرات