آدمی که شهودی باشد گاهی لال می شود نه به خاطر حرف نزدن بلکه به خاطر نتوانستن در بیان آنچه می بیند/ حس می کند. همه چیز نشانه هست اما نشانه های غیر قابل ارجاع، نشانه های در پس ذهن، غیر قابل توصیف. مثل حس کردن مرگ، مثل  تسلیم شدن قبل از تصادف، مثل  بو کشیدن برف نیامده یا حتی  حس کردن اتمام رابطه
 لال می شوی شاید حتی نه به خاطرنتوانستن بلکه به خاطر شنیده نشدن. وقتی که کلمات پیوند نمی دهند، سکوت ها پررنگترند و نشانه ها معلق در هوا....متنفرم از این لالی خفه کننده

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction