یه غرهایی رو هر وقت بزنی تازه ست:
بعد از تعطیلات دو هفته ی قبل باید می رفتم دنبال یه سری کتاب، اینقدر فکر اینکه از کجا میشه پیداشون کرد اذیتم کرد که دیگه می خواستم بیخیال قضیه بشم، حس اینکه به خاطر پیدا کردن یه کتاب باید 800 تا زنگ بزنی، مطمئن بشی که وجود خارجی داره یا نه بعد بگردی ببینی کدوم کتابفروشی ممکنه پیدا بشه خداد تومن پول بدی که پیکش کنن واقعاً رو اعصاب بود، می دونم که الان میشه سایت چک کرد، تلفنی هماهنگ کرد اما واقعاً اگه کتابی که می خوای کتاب دانشگاهی/ دبیرستانی یا پرفروش نباشه واقعاً صبر عیوب می خواد پیدا کردنش. با کلی استرس دنبال کتابه گشتم آخر سر پیداش کردم بعد هم معلوم شد خیلی به درد کارم نمی خوره....بعد از اون چند ساعت دیدم اینجوری نمیشه، رفتم حسینیه ارشاد عضویتمو تمدید کردم یه کتابی که مجوز نداره و تو کتابفروشی پیدا نمیشه اما هنوز از کتابخونه جمع نشده ( به زنم به چوب) رو امانت گرفتم وبا اعصاب آرومتر برگشتم  خونه
پ.ن.1. کتاب واجب و نایاب بود، برای یه پروژه  احتیاجش داشتم
پ.ن.2. کسی می دونی تو یه شهر با استاندارد معمولی نسبت تعداد سوپرهای یک محل به تعداد کتابفروشی/کتابخونه ش چقدر باید باشه؟؟؟ تهران داره از سوپر می ترکه ...اما کتابفروشی/کتابخونه....

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده