بسیار زیاد خوشحالم که دارم "ام بی ای" می خونم، خوشحالترم که دارم تو موسسه می خونم نه دانشگاه، بیشتر خوشحالم که دارم تو ایران می خونم و به فارسی.این آخریه برام مهمتره چونکه من همش تو رویای "مدیریت به زبان انگلیسی" بودم و "وای یعنی آرزوم اینه که برم واریک ام بی ای بخونم" و این حرفا بودم، اما این فارسی خوندنه و این تو ایران بودنه برای منی که فعلاً دوست دارم اینجا بمونم خیلی کاربردیه، انگار تازه تازه دارم آدم ها رو می شناسم، انگار تازه داره باورم میشه کجا زندگی می کنم و آدم های روبه رومو چه جوری میشه خوشحال کرد، راضی نگه داشت، حالا اینکه از استاندادرهام دارم میام پایین یا نه رو نمی دونم اما کلاً ذوق دارم
پ.ن.1. واریک یه دانشگاه انگیلیسیه که من آرزوم بود/ هست که حتی اگه شده یه نیمچه واحد اونجا بگدرونم اما نشده تا حالا
پ.ن.2. باید باهاش حرف بزنم بگم چه جوری میشه هم ام بی ای و بومی کرد هم استاندارد داشت! احتمالاً جواب نگیرم اما باید برم دنبالش، باید بزنه من اوضاع دستم بیاد، یه بحث قدیمی داریم سر اینکه وقتی چیز جدیدی وارد میشه چه جوری باید ایرانی بشه ، حالا از هر جنسی می خواد باشه، از جنس نت نوشتن موسیقی تا تاسیس ان.جی.او، بحث سر اینه که چه جوری میشه هر چیز وارداتی طعم ایرانی پیدا کنه
- خب خدا بگم این انگلیسار و چی کار کنه که این روزا آدم از صدای عطسه ی خودشم می ترسه، یعنی دیگه حتی نمی تونی بدون ترس و بدون فکر عطسه کنی و فکر کنم همون موقع که بعد از 40 دقیقه تلفن حرف زدن تو کوچه ی خونه ی مادربزرگ ترسیدم، این سرماخوردگیه شروع شد، یه چند روز مبارزه اما بعدش شروع شد. رسماً شنبه ی گذشته فکر میکردم که یکشنبه صبح و نمیبینم، حدود 5روز تو خونه افتادم اما زنده موندم، به قول دوستم خوکی بود؟؟ فک نکنم!(آخه دکتر نرفتم!). مچ نبود با علائمش اما منو خوب انداخت، خب از عوارض و معایب این خونه نشینی براتون بگم که فهمیدم من یکی تحمل زندان انفرادی و ندارم، یعنی به خاطر هیچ چیزی، هیچ دلیلی، هیچ اعتقادی حاضر به تجربش نیستم. دو اینکه وقتی مریضم غیر قابل تحملم (البته میدونستم، صحه گذاری شد)، کسی نباید باهام حرف بزنه. ایمیل، تکست، کتاب ok اما مکالمه اصلاً، یعنی مشکل اینجاست که نمیدونم وقتی کسی باهام حرف میزنه اون صداش چی داره که اذیتم میکنه، موسیقی خوبه ها اما حرف!!! فکرشم نکن، جوک میخوای تعریف کنی پایما، اما لحن صدا که نرمال میشه یا سوالی میشه نمیکشم، وقتی درد دارم هم همینطورم، برای تحمل درد ...
نظرات