خب من این آدمی که این روزا داره این روزا رو می گذرونه رو دیگه نمی شناسم، یعنی میشناسما اما خب فکر نمی کردم که این جوری بشه، اینطوری بیخیال و بی برنامه با حقایق تو سر خورده بره جلو، بدونه اما صدای خودشو نشنوه، بشناسه اما تصمیم نگیره، بپرسه اما جواب نخواد، همینطوری داره میره جلو بدون این که بخواد تو واقعیت به مقصد برسه فقط هدفش جلو رفتن و دیدن خودش باشه. بد نفس گیر شدم برای خودم این روزا پ.ن. یکی از دوستام می خواد گیتار بیس! شو بفروشه، نبود مشتری؟؟؟؟؟

نظرات

Ng.A. گفت…
خواستم تشکر کنم خوب و مرتب می‌نویسی. من معتاد می‌شم به شماها. بعد نمی‌نویسید، افسرده می‌شم. بنویس و بنویس و ممنون :*

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction