دیروز تلخ بودم، این چند روز گذشته تلخ بودم، بی اعصاب!!! بد قلق، پر از شک و بدبینی! یه موجود مزخرف! خودم هم می دونستم که خوب نیستم باید از بدی ها دوری کنم که نبرم یا سعی کنم خودمو کنترل کنم اما خب نشد/نکردم....دیروز بعد از اون تلفن دیگه ریختم بهم....اما خدا رو شکر دوست خوبی دارم که می خواد من احساس تنهایی نکنم، کلی ملکه وار بهم رسید و گفت سخت نگیر و کلی حرف های قشنگ زد برام که اینقدر تلخ بودم که نمی دیدمشون ولی اون صبوری کرد و ، من الا خوبم...درس بزرگی بود دیشب. مرسی دوستم

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction