فکرم مشغول بود، گردگیری کردم الکی جارو برفی کشیدم، فکر کردم میشه وبلاگ هم آپدیت کرد، اما خب مثل اینکه برای نوشتن ذهن آماده تری احتیاج دارم، دوست داشتم برم پدیکور و فرار کنم ازانجام کارها، اما بهتره مثل بچه های خوب بشینم و دقیقه نود برای کلاسم آماده شم، ای میل بخونم و یه خاکی تو سرم بریزم برای اون پرزنتیشن جلوی مدیر عامل. من به همه ی کارهام می رسم.

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده