خب بازم یه یلدای دیگه و از هر سال دیگه مهم تر! اصلا ً من نمی دونم چرا این جشن و اینقدر دوست دارم، و برام مهمه که حتماً همه دوره هم باشیم، شاید چون هر سال همه سرشون شلوغ تر میشه، شاید چون هر سال تاریکی بیشتر میشه من نا خودآگاه دوست دارم اینجوری مبارزه کنم، به لطف خاله ه همه دوره هم جمع شدیم، هر چند پدر به خاطر سفر زود رفت و من ندیدمش اما خوش گذشت و من مثل هر یلدای دیگه سر حالم و فکر نکنم که بخوام بخوابم، امسال سعی کردم یلدا بشه مثل نوروز برام، خودمو مثل "نوروز ورزن ساده" براش آماده کردم، این مدلی که یه کم خونه تکونی کردم، یه کم به خودم رسیدم یه کم برنامه ریزی کردم و... اصلاً یلدا یعنی امید، می دونم که چقدر تو روزهای زمستونی کم رنگ با این شرایط میشه راحت نا امید شد اما یلدا با اومدنش امید میده، یلدا مبارک.
یلدا 5 ساله برای من یه اهمیت دیگه هم داره، تولد اینجاست :) امسال از هر سال دیگه کمتر خواننده داره، به خاطر فیلترینگ و... اما این بار نه به خاطر اینکه من عادت به تغییر ندارم بلکه به خاطر اینکه حق خودم می دونم که به زور زیر بار تغییر ندم اینجا می نویسم، از روزمرگی هام، از آدم های اطرافم، از تئوری های بی سرو ته، از زندگی :) ویلون زن روی بام من 5 سالگیت مبارک.

نظرات

‏امیر گفت…
من ساعت 9 رسیدم خونه دیشب و ساعت 10:30 هم خوابیدم. البته بعد از کلی خندونه و آلبالو خشکه و خله خوله خوردن! ویولون زن روی بام تولدت مبارک!
Fiddler گفت…
:))))) amir to roohe yalda ro koshti ba in kaaret :D hala khoobe 4 ta rasme khorakisho b jaa ovordi :D merccc babate tabrik

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده