اومدم بنویسم که بله وقتی می گم باید رفت یه جای شلوغ یا برعکس یه جای دور افتاده درست می گم چون جامعه ی ایرانی شده یه جامعه ی بسته که همه با هم همزمان باید یا مذهبی بشن یا غیر مذهبی یا تکنولوژی زده، همه باید با هم یهو یه چیزی داشته باشن، از تردمیل تو خونه گرفته تا آیفون تصویری! و گرنه اون خونه دیگه خونه نیست، اومدم بگم که از این بسته بودن جامعه چه تو ایران چه برای ایرانی های خارج از کشور حالم بهم می خوره، از این گروه کشی ها از این تعاریف مسخره از این خط کشی ها...، اصلاً ما چه مذهبی باشیم چه لاییک ملت خط کشی هستیم، ملت چهارچوب های نفهمیده! ملت ترسو! ملتی که از آدم هایی که عضو گروهای تعریف شدشون نباشه می ترسه و یا بی اعتنایی می کنه یا مقابله....اومدم راجع به این چیزها حرف بزنم که این ویروس مزخرف نمی ذاره و یه هفتست منو انداخته و فکر کنم آخر سر منو بکشه :) از من که گذشت شما مراقب خودتون باشید که مریض نشید شاید منم زنده موندم برم یه جای شلوغ که از هر رنگ و سلیقه ای یه نمونه وجود داشته باشه آدم هاش اینقدر سرشون شلوغ باشه و اهل گروه بازی نباشن تا منم بتونم نفس بکشم و تو این جای بسته خفه نشم :)
- از چند سال پيش با برادره و دخي خاله ها شروع كرديم متفاوت سلام و خداحافظي كردن با هم، اولش فقط براي خنده و شوخي و مسخره بازي بود اما الان كه فكر ميكنم مي بينم ديگه باهاشون نتونستم درست حسابي سلام عليك كنم، يكي ديگه از اهداف اين پروژه ي مهم تنوع هم بوده به هر حال (جلوگيري از تكرار كليشه ها و اين حرف ها...)، حالا اين داستان شده عادتم ديگه با دوست هاي صميمي هم يه جور خاص صحبت رو شروع مي كنم، اصلاً يه سيستم اتوماتيكي شده خودش كه هر چند وقت يه بار با يك عبارت خاص حرف هام شروع ميشه بعد عبارت كهنه ميشه و يكي جديد مياد، اما! يه سري كلمات هستند فقط بين منو يه سري از دوست هام استفاده مي شن يا مي شدند و ديگه عمومي نبودند حالا وقتي يكي همينطوري و بي خبر اون كلمه رو بهم ميگه نمي تونم همونطوري جواب بدم، تمام خاطراتم با طرف مياد تو ذهنم انگار كلمه هه مال اون آدمه شده....قفل مي شم خيلي معمولي جواب ميدم ميرم پي كارم. - كانون يوگا ماهي يك بار توي سايتش خبرنامه منتشر مي كنه، يكي از بخش هايي كه من خيلي دوست دارم معرفي يكي از حركات يوگاست، خيلي ريز نحوه ي انجام حركت و مي گه. اين ماه "شالاب آس...
نظرات