خب فکر کنم تولد بازی ها تموم شد، مثل همیشه دوست های عزیز کلی خاطره بوجود آوردند و با گروهای مختلف روزهای متفاوتی جشن گرفتیم اما امسال عجیب تر بود، یادم نمیاد تا حالا اینطوری سورپرایز شده باشم اونم با آدم های خاصی که خیلی دوسشون دارم و در مکان هایی که کلی برام شادی آورند. از یک هفته قبل تر توسط جمع لوت و پوتیان سورپرایز شدم و کادوهای زیبا گرفتم تا همین دیشب که با بچه ها دوره هم جمع شدیم و من تا... اینجا خوردم :)
تماس های خیلی قشنگی داشتم، مسج های قشنگتر، خانواده و فامیل هم که مثل همیشه ساپورتیو بودند، واقعاً کلی سطح انرژیمو بردند بالا و خب فکر کنم یکی از علت هایی که این روزا که مادر پدر مریض شدند و من هنوز سر پا هستم انرزی ذخیره شده ی این چند وقت اخیر باشه، مرسی از همه.
پ.ن. بر من مسجل شده منی که هی می گم عاشق شرلوک هولمزو هاوس هستم و خیلی زرنگم ....الکی می زنم، همچین تو روز روشن ملت سورپرایز کردند منو که خودم هنوز باورم نمیشه و دریغ از اینکه من حواسم به نشانه ها باشه و این قدر! مغزمو به کار بگیرم که بفهمم! تا کیک رو جلوم نذاشتن و بللی کادو رو به دستم نداد نفهمیدم ماجرا چیه!!!!! ( کیک و کادو دو تا ایونت متفاوت توسط آدم های مختلف بوده، جهت ثبت در تاریخ).

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده