خب چقدر دلم تنگ شده برای اینجا، این دفعه حرف داشتم که بزنم اما نمی اومدم باز، یه کم به خاطر تنبلی یه کم به خاطر نبود امکانات فنی یه کم هم به خاطر دنیای ماشینی و سرگرمی های کاذب و فیسبوک (وقتی بعضی حرف ها رو اوونجا می زنی حس وبلاگ نوشتن میره یه ذره) و این حرفا.
نوروز امسال هم که گذشت (قسمت بشه تعریفش می کنم) بعد از تعطیلات زیر بار فشردگی کار در حال له شدنم، اما تاحالا این قدر له شدنش خوشایند نبود، با اینکه خیلی اتفاق های دوست نداشتنی می افته و بعضی اتفاق های دوست داشتنی ازشون خبری نیست، دارم از این روزهای کاری لذت می برم، نمی دونم چرا وسط این بازار شام من درونی خوشحالم اکثر مواقع، فکر کنم هنوز انرژی عیدو دارم و داغم شاید هفته ی دیگه نظرم عوض شد، اما نه ایشالا هفته ی دیگه نظرم عوض نمیشه چونکه فردا شب داریم میریم کنسرت علیزاده ی عزیز :) شما نمی رید؟.... میام تعریفش می کنم.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده