یکسال گذشت، خیلی زود گذشت، یه جورایی نفهمیدم چه جوری گذشت، به اون خوبی که قرار بود سالمو تموم نکردم اما مثل سال پیش دوباره ایده های جدید دارم، سخت تره داستان امسال اما امیدوارم :)
پاییزها شلوغند به اندازه ی بهار مردم انگیزه دارند و مهر ماهشون شلوغه، اما بعدش دیگه با خودته که بخواهی تو مود خواب زمستانی بری یا اینکه از وقتت استفاده کنی، بهار که میشه به زور طبیعت هم مجبوری بیدار شی، تابستون که دیگه معنی سابق و نداره و با پذیرایی از مهمون های از خارج برگشته شروع میشه و هر وقت هم که برگردن تموم میشه...یه جورایی تعریف سال و ماه و فصل نفر به نفر فرق کرده، یکی سالش با نوروز شروع میشه یکی با روز تولدش یکی با ....نقطه ی مشترک فقط گذشتن این ثانیه های لعنتیه، همینطوری می گذره، بدون توقف، بدون استراحت....مهم اینه که بدونی برای این ثانیه ها چه برنامه ای داری! من که امروز قراره ازشون لذت ببرم، شما چی؟

نظرات

امیرحسین گفت…
سال شما از کی شروع میشه؟!میلادی و قمیریتون یکی شده؟!
Fiddler گفت…
ARE ghaati shode hesabi, khodamam nemidoonam az key shuru mishe :)

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction