گاهی اوقات می شم مثل Owen Hunt تو Grey's Anatomy. چیزی حس نمی کنم. حس هام یادم میره، البته همیشه میشه خوشحال بشم اما کیفیتش تغییر می کنه. این روزا بیشتر اینطوریم. اما آرومم و گاهی از درون خوشحالم، بعضی اوقات هم چیزی حس نمی کنم، مطمئن نیستم که یه اتفاق ناراحت کننده واقعاً ناراحت کننده هست یا نه، به عصبانیتم اعتباری نیست خنده هام همیشه از درون نمیاد، اما یهو در اوج ناراحتی ها می بینم خوشحالم، مثل الان که برادره رسماً گند زده به چمعه ی من اما به نظرم امروز روز خوبی بوده.

نظرات

MisS nc گفت…
چطور دلت میاد در مورد برادره اینطوری حرف بزنی بی ادب
Fiddler گفت…
حقشه، یه روزایی باید در موردش اینطوری حرف زد، هر چند من همیشه می بخشمش :)

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction