آخی! دیدید جام جهانی تموم شد؟ دیدید بچه هام سوم شدن؟؟؟ جاتون خالی آلمان-اسپانیا سینما بودیم، خودتون درک کنید که چقدر فضا عالی بوده و خوش گذشته و من چه حالی بودم دیگه، فقط وحشتناک ناراحت بودم سر باخت آلمان، دوست دارم سر فرصت بگم از سینما، دوست دارم از اعتصاب بازار بگم، از عکس العمل مثبت منفی آدم ها، دوست دارم از تولد :) بگم، اما خسته ام، شلوغم، عصبی ام، آماده ی دعوام، از برنامه هام عقبم، وحشی ام الان، فکر کنم ناخن هامو کوتاه کنم که نرم مانیکور، اصلاً آرایشگاه/ اسپا تعطیل :) می رم موهامو مشکی می کنم، دلم سینما و مهمونی و رستوران دسته جمعی می خواد + پیاده روی شب در توچال، امروز که سه شنبه بود رفتیم موسیقی بازی و بعد من یه کم راه رفتم، پس چرا خوب نشدم؟ برم دوش بگیرم شاید این حال مزخرفم تغییر کنه...ای کاش سر شما هم شلوغ باشه همه با هم مجبور باشیم کار کنیم (می دونم خودخواهیه اما اگر هم کار ندارید بیایید بگید خیلی سرتون شلوغه)، من که مثل سگ کار دارم شما رو نمی دونم. :)
27 اسفند! تا ساعت 6 سر کار بودم و منتظر بودم فایل 170 مگیم تو "دراپ باکس" آپلود بشه و من با خیال راحت سال 93 از دفتر بیام بیرون که نشد و من لپ تاپ شرکتو زدم زیر بغلم و اومدم بیرون که سر فرصت گزارشو بفرستم و با خودم گفتم گور بابای گزارش! امشب به دست مدیریت نرسه کسی نمی میره. پس، فردا می فرستم :دی 28 اسفند! لپ تاپ و زدم به برق، فایلو دوباره آپلود کردم و از خونه زدم بیرون که در48 ساعت باقی مونده به سال نو یه ذره به کارها و خرید ها و ....برسم و به خودم حال و هوای عید بدم. خرید عجله ای با مادر، انجام امور اداری با پدر و قرار یهویی با "ک" و "ه" از دستاوردهای پنج شنبه بود. 29 اسفند! اتاقم گند بود، یه عالمه خرید داشتم هنوز! برای اعضای خانواده عیدی نخریده بودم، دیگه داشتم استرس می گرفتم، یه دوست دیگه هم خرید هفت سین داشت که وسط بارون موفق شدیم کارهای اون و اکثرکارهای منو انجام بدیم. عصربرگشتم خونه و مشغول تمیزکاری شدم. آخ که چقدر خونه تکونی دوست دارم! امسال از بس در عجله بودم که نشد به موسیقی گوش بدمو کار کنم اما در عوض فکرکردم، تخیل کردم، مرور کردم، آر
نظرات
خوبه؟ الان خوشحال شدی؟
من بللی، یک سگ حنایی هستم.
و مثه سگ کار دارم...و مثه سگ مخم توش پره و مثه سگ گشنمه و مثه سگ زخم خورده، احتیاج به بوس و بقل دارم!
ملتی من رو یاری کنید!!!
انسی از کنار ما رد شد و یه لگد به من زد!
: دی
کسی به من توجه نکرد و محبت نکرد...رفتم معتاد شدم!