- از روز اول معلوم بود كه اين سفر اصلاً يه سفر معمولي نيست،‌ حتي بليط گرفتنش هم نرمال نبود، ‌شانس آورديم كارمند هاي آ‍ژانس مسافرتيمون خيلي با صبر و حوصله بودند چون 800 بار ازشون قيمت گرفتيم و 800 بار هم برنامه ي پرواز و تور رو جا به جا كرديم، آخر سر هم كه رزرو كرديم دو روز بعدش گفتيم شرمنده ما بايد يه روز زودتر برگرديم چون بايد "همايش" سر كار رو شركت كنيم لطفاً تاريخ و تغيير بديد كه بيچاره ها مجبور شدند اصلاً‌ با يه اير لاين ديگه برامون بليط بگيرن :).
قبل از سفر كلي سرم شلوغ بود يه ليست بالا بلند براي خودم نوشته بودم مثلاً به عنوان to -do list كه حتماً‌ تا قبل از سفر انجام بدم،‌ تا شب قبل از سفر 70/80 درصدشو انجام دادم و كلي هم به خودم افتخار مي كردم كه يه تنه به كارهام رسيدم و آماده ي سفر هستم و هر چي كه تو سفر احتياج دارم آماده ست و فكر همه چيز و كردم، ‌اين خوشحالي تا ساعت ده شب بيشتر نبود چون وقتي اومدم خير سرم pack كنم ديدم پاسپورتم نيست! دو ساعت خونه رو زيرو رو كرديم همه چيزو ريختيم وسط هر جايي كه ممكن بود و گشتيم،‌ من كه ديگه از شدت ناراحتي زده بودم به بيخيالي و جايي و نمي گشتم و مي گفتم فردا به دوستم مي گم كه من نميام تو برو! بالاخره پيدا شد اما من يه چند كيلو لاغر شدم فكر كنم. وقتي ميگم سفر عادي نبود حرفمو قبول كنيد D:
- ديشب رفتيم سومين فستيوال موسيقي محك،‌ به رهبري چكناواريان عزيز و با اجراي اركستر مجلسي ارمنستان،‌ اين مرد عالي قشنگ،‌ به قول يكي از بچه ها شادي آفرين بزرگيه، تمام قطعات و بهمون معرفي مي كرد و ازمون مي خواست كه سر ضرب ها رو دست بزنيم، كلي بهمون هيجان مي داد و مي خواست كه مثل خودش لذت ببريم، ديشب آخرين شب اجرا بود و سنگ تموم گذاشتن ديگه، قطعات زيبايي اجرا شد‌، چند تا والتس و رقص مجاري و ارمني و قطعات ايراني....معتمد آريا هم بود و از طرف محك به استاد لوح يادبود داد و از خانم دكتر وثوق هم تشكر شد....حسابي كوك شديم، جاتون خالي :)

نظرات

‏پورپدر گفت…
معلومه حسابی شارژ شدی اااا

پاسپورت هم بی خود نگران بودی!
جزو اون چیززایی که آدم از شدت نگرانی و از بس مواظبشه ! گم میشه!
‏ث.ج گفت…
1. خوشحالم که بهت خیلی خوش گذشته و سفر خوبی داشتی.
2. منم خیلی دوست داشتم می تونستم برنامه 12 اردیبهشت رو بیام.
3. ما هم که داشتیم میرفتیم ماه عسل، موقعی که آژانس اومده بود دنبالمون، دیدیم که بلیت من نیست. گم شده بود... چه حالی بودم، خودم گمش کرده بودم تو لواسون. بالاخره آیدین پیداش کرد، معلوم شد تو خونه بوده، اما جایی که فکرشو نمی کردیم!
4. چه قدر دلم یه سفر خوب و انرژی بخش خواست. خوش به حالت!

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction