- این شب ها با "275 روز بازرگان" می خوابم، گاهی زیر سرم، گاهی کنارمه، تا حالا سه چهار بار هم از رو تخت افتاده، خلاصه دوباره عاشق مسعود بهنود شدم.
- این رابطه ها رو دیدی که اون قدر طرف و می شناسی که می تونی حرف هاشو و عکس العمل هاشو حدس بزنی؟؟ این رابطه ها رو خیلی دوس دارم، از لحن صدای طرف می فهمی حالش خوبه یا بده یا چقدر خوب یا بده، می تونی حدس بزنی الان از چی ناراحت شد یا چی خوشحالش می کنه یا داره به چی فکر میکنه، مکالمه شو حدس می زنی منتظر استفاده ی تکه کلام های همیشگی اش هستی و لذت می بری که می شناسیش، لذت می بری که حدس هات درست در میاد، لذت می بری که خوبی و بدیشو با هم می شناسی و بعد باز دوسش داری....اما همیشه اینطوری باقی نمی مونه...دوست ها از هم جدا میشن می رن سفر، دور میشن، دورشون می کنن، گمشون می کنی، خودت گم میشی تو زندگی یا خیلی راحت دیگه صمیمی نیستین دیگه به هر دلیلی...این رابطه ها رو دوست دارم، رابطه هایی که با آدم ها یه سری moment های خاص داشتم و دلم تنگه برای همه ی اون آدم ها مخصوصاً اونهایی که الان نمی بینمشون چون دورن یا چون من دور شدم...اما سخته، نمی دونم چرا می ترسم...خواستم بگم که دلم براشون تنگه برای تکه کلام هاشون برای بودن باهاشون اما شاید نرسم همه رو ببینم از همه حال بپرسم! اما به یادشون هستم...تو برگشت رابطه ها پیدا کردن عادت های قدیمی و حرف های قدیمی خیلی قشنگه اما من منتظر عادت های جدیدشون هم هستم....اما شاید نشه دوباره رابطه هرو تجدید کرد شاید برای اونا هم سخت باشه...برای من moment هنوز زنده است...همیشه زندست...شاید یه راهی پیدا بشه...خواستم بدونید، حتی اگر اینجا رو نمی خونید.
- آقایون جدی بگیرید، این sign پشت در مغازه هایی که زده ورود آقایون ممنوع رو جدی بگیرید، امروز رفتم تو یکیشون من که زنم کپ کردم، بابا خانم/ عزیزم اومدی سر کار یه لباس رسمی بپوش لطفاً، درسته مردی نمیاد تو مغازه اما دلیل نمیشه شما تاپی که تو خونه می پوشی و محل کار هم بپوشی، اه...حالم بد شد ( این داستان با داستان پست یک پنجره فرق داره، گیر الکی به خانم ها نمی دم می گم بر حسب مکان و موقعیت اجتماعی لباس بپوشن).

نظرات

امیرحسین گفت…
ااااااا چه باحال! پس از این به بعد بی هوا وارد این مغازه ها میشم و بعدش میگم ا ببخشید حواسم نبود!!!ایول فیدلر! ثوابشم نصف نصف!!!:دی
‏Belli گفت…
یعنی میخای بگی الان تو می تونی حدس بزنی من کی خوشحالم کی ناراحت؟ چه باحال، تا حالا اینطوری به دوستی فکر نکرده بودم!
من در مورد تو، شاید بتونم حدس بزنم..باید دقت کنم از فردا
می تونم بگم کی ناراحت شدی، کی خوشحال! در این حد شعور روابطیم! کار میکنه...ولی اینکه پیشبینی بکنم فقط یه مورده
اگه بهت پییشنهاد غذا خوردن بیرون رو بکنم، میدونم 100 درصد می یای!


با این مغازه ها هم موافقم..البته اگه بهم میگفتی دیروز، من اول می رفتم تو، که تو نترسی! چون من قبلا هم دیده بودم از اینا، فکر کردم تو هم می دونستی! و اماده رو به رو شدن با حقایق زندگانی هستی!
حالا برو خدا رو شکر کن، یارو شلوار پاش بود! می تونست با ش.و.رت بیاد! لطف کرد!
‏ناشناس گفت…
alan chand ruze mikhastam begam bavaram nemishe to dar morede un maghaze in fekro bokoni vali alan na...pokhtia

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction