احساس خفگی دارم می کنم خب، نه به خاطر این هوای آلوده ( که تا روزنامه نخوندم نفهمیدم) بلکه به خاطر تنهایی تو اینترنت...تو این هشت سال اعتیادم به اینترنت تا حالا اینقدر تو این محیط تنها نبودم. یاهو مسنجر که فیلتره، وب مسنجر هم که حال نمیده...دلم برای آف لاین مسج ها تنگ شده...ای میل خنده دار دیگه نیست...همش غصه همش غم...وبلاگ هایی که دوسشون دارم که صد سال یه بار آپ می کنن..انسی که رسمن یادش رفته وبلاگ داره...ng که بدتر از من دپ زده...امیر که فک کنم دنبال 175000 دلارشه... بابا بیاین دیگه...بیاین بریزین بیرون حرف بزنیم...share کنیم، خالی بشیم...روزمره بگیم اما ده سال بعد یادمون نره روزمره هامون تلخ بود تنها بود....
سه هفتس می خوام بگم به هر کی میرسید ازش بپرسید فیلم "بنی اعتماد"( ما نیمی از جمعیت ایرانیم) و دیده یا نه؟ هی یادم میره. جز قشنگترین فعالیت های انتخاباتی بود، به نظر من بر هر زنی واجب که این فیلم و ببینه و بدون توجه به نتایج انتخابات بره دنبال هدف های این فیلم حداقل تکلیفش برای خودش مشخص باشه...توی فیلم وکیل های مختلفی راجع به امور زنان صحبت می کنن که شاید ما جز اون موارد نشیم ولی حداقل برای من این راه و مشخص کرد که برم ببینم کجای قضیه هستم و اگه هم برام حقی قائل نیستن به روش خودشون بتونم حقمو بگیرم ( منظورم ازقانونگذاره/ قانونگزاره؟) یه همکار دارم که داره حقوق می خونه و کلی از فضای وکالت بد میگه...معتقده خانم ها نباید وارد این فضا بشن اما با هم که صحبت می کردیم به این نتیجه رسیدیم اگه زن خانه داری باید بدونی قانون چی میگه...اگه کارمندی باید بدونی جایگاهت چیه...اگه تو business هستی از هر مردی باید بهتر راهت و بلد باشی...حتی اگه بخواهی سکوت کنی، حتی اگه تصمیم بگیری که مبارزه نکنی، حتی اگه بخواهی حقتو ببخشی....در ضمن برای آقایون روشنفکر هم دیدن فیلم واجب کفایی می باشد....فیلم و دیدین که؟؟؟
یه چند وقتیه که دارم با خودم سر این دیدگاه می جنگم: آیا زندگی یه مبارزست؟؟؟ آیا برای پیروزی باید روحیه ی یک سرباز رو داشت؟؟ آیا باید همه رو به چشم سرباز دشمن دید تا خلافش ثابت بشه؟؟؟ و از این جور حرف ها...هیچ وقت اینطوری فکر نکردم ،همیشه سعی کردم تو صلح باشم اما چند وقت پیش یهو به خودم اومدم دیدم نکنه این طوری فکر می کنم اما ناخودآگاه سر کار، تو جامعه یه جور دیگه عمل می کنم...یهو ترسیدم، یهو ایستادم...امیدوارم اگه جایی هم اینطوری عمل کردم کسی و اذیت نکرده باشم...کسی وبه این کار وادار نکرده باشم...چفدر سخته تو جامعه بودن...دوست ندارم رقابتی زندگی و کار کنم... به حالت آماده باش در جنگ...در حال کمین برای فرصت ها...کاملن موافق تلاش و تحصیل هستم اما بپر فرصت و بقاپ نه!!....اگه push بشم برای یه هم چین کاری یهو فیریز می شم خشکم می زنه...دست خودم نیست خب...نمی دونم درسته یا نه اما اینطوری بزرگ نشدم اینطوری باور نکردم..هنوز برای من ایده های ساده ی برادری برابری و لا اکراه فی الدین و عشق بدون قضاوت سنت فرانسیس جز اصولمه اگه قرار باشه اشتباه باشه یهویی نمی تونم بذارمش کنار واقعن باید خلافش بهم ثابت بشه...الان چون ثابت نشده اذیت میشم...با تلاش با هوشیارانه عمل کردن موافقم اما هنوز تو مفاهیمی مثل ambition مشکل دارم...نمی دونم والا شاید من خیلی پرتم، شاید کلن برای موفقیت باید یه راهای دیگه رفت...anywayتا من از تنهایی و با خودم حرف زدن کارم به خوکشی نکشیده برگردید به اینترنت...برگردید دیگه!

نظرات

Ng.A. گفت…
مرسی دوستم که می نویسی... من هم دلم تنگ شده برای همه، برای خوندن شما. مرسی که تو می نویسی....
راستش من اینقدر این روزهام بد و سیاهه که اصلا دلم نمی خواد بنویسمشون که بمونن و شماها هم ناراحت بشید. هر موقع از ناراحتی می نوشتم مطمئن بودم که یک. سبک می شم بعد از نوشتن و دو. کمی بعد یه اتفاق خوب میفته و من یه چیز خوب می نویسم و جبران می کنم اینکه شما رو ناراحت کردم. فعلا ولی مثل اینکه فقط همه چیز ناراحت کننده است، اون وضع اونجا و شما عزیزانم، اینجا هم... خوب نیست
فقط نوک مداد باعث می شه بچسبم به زندگی. امیدوارم روزی باز کمی خوبی وارد همه چیز بشه که بیام بنویسم.
باز هم ممنون و تو بنویس لطفا....
بوس بوس و یه بوس دیگه هم :)
‏امیر گفت…
امیر بدبخت که دیگه دنبال اون پول هم نیست. چسبیدیم به زندگی و تنها دلخوشیم همین دخترک بی زبونه. من هم منتظرم که بقیه به زندگی برگردن. حالا که نمیتونم چیزی رو عوض کنم مجبورم برگردم به زندگی. گور پدرشون با این کاراشون و آدماشون! والا! ما چرا زندگیمون رو تلخ کنیم؟ که اون مرتیکه میخواد حکومت کنه؟! انقدر بقیه دپ زدن که میبینم روزمره نویسی من هم فایده نداره.
‏امیر گفت…
من اون فیلم رو ندیدم. خیلی فیلمای دیگه رو هم ندیدم. از زندگی 100 سال عقب رفتم!
پورپدر گفت…
میگم حالا من رو که ای!! آپ می کنم دریاب تا سایر این دوستان....

والا جالبه که بدونی این مشکل ambition رو من هم به شدت دارم!! و نمیدونم چه باید کرد...
میشه آدم بگه خب هر کسی یه مدلیه و خودش رو راحت کنه
ولی غیر از این چه میشه کرد؟؟
اگه بلد بودم یه حرکتی می کردم!
MisS nc گفت…
اوکی من نوشتم .
بعدم تو چرا این قدر سخت مینویسی ، این حرفا و کلمه ها رو از کجا بلدی ؟
بعدم تر تولدت اینجا هم مبــــارک :*

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction