در این چند وقته اخیر یه فیلم جالب دیدم که شدیدن توصیه می کنم بهتون: فیلم مستند متالیکا به اسم : Some Kind of Monster
واقعن خدا بود این فیلم. من همین طوری عاشق متالیکا هستم دیگه ببین با این فیلم چه زندگی ی کردم. فیلم مربوط به دوره ای میشه که می خواستن آلبوم Saint Anger رو بسازن و گروه به خاطر یه سری مشکلات در حال از هم پاشیدن بوده. یکی از اعضای گروه ازشون جدا می شه و مدیرهاشون بهشون پیشنهاد جلسات روانشناسی با یه دکتر و می دن و کارگردان های این فیلم همه جا حتی تو جلسات و صحبت های خصوصی اینا حضور داشتند و فیلم گرفتن. شخصیت های محبوب گروه از نظر من " جیمز" و "لارس" هستن. همه تقریبن عاشق جیمز هستن. از اون شخصیت هایی داره که نمیشه ندیدش گرفت اما من همیشه بیشتر عاشق لارس بودم و خوشحالم با دیدن این فیلم بهم ثابت شد که این آدم خداست، یک دیوانه ی واقعی مستعده. فیلم شامل دعواها، نحوه ی آهنگسازی و شادی های این گروه موسیقی. یه چیزی در حدوده دو هفته با این فیلم زندگی کردم و بعد دادمش به رییس که ببینه و خیلی خوشحال شدم که امروز فهمیدم که فیلم تاثیر خودشو گذاشته. اگه اهل موسیقی متال نیستین مهم نیست اما خودتون و از دیدن این فیلم محروم نکنید، چون این فیلم ی چیزی فراتر از متالیکاست، در حقیقت نشون دهنده ی رابطه ی انسانهاست، در حد خدا آموزندست. من که بعد از این فیلم احساس کردم که دوست دارم همه ی اطرافیانم اینو ببینن تا ارزش همدیگرو بیشتر بدونیم، به نیازهای هم بیشتر توجه کنیم و یاد بگیریم که در گروه زندگی کنیم با احترام به فردیت هر عضو و فقط گروهی یا جمعی موفق می شه که به این بلوغ برسه که بتونه هدف داشته باشه و تعادلی بین خواسته هاش به وجود بیاره بدون این که کسی سرخورده بشه.
گروه کارگردانی چیزی در حدود دو سال با متالیکا بودن. مسلمن من اگه جای اونا بودن چند جا صحنه های بهتری و تو ادیت نهایی انتخاب می کردم اما به انتخاب گروهم احترام می ذارم، مخصوصن چون خودشون حس کردن که شاید فیلم، بیننده ی تشنه ای مثل من و ارضا نکنه، یه قسمت عالی additional scene گذاشتن که اونم برای خودش داستانیه. از بعد از فیلم دوباره دارم شدید اخبار متالیکا رو دنبال می کنم و رفتم سراغ آرشیو خبریشون که مصادف با فیلم برداریشون بوده که اتفاقات فیلم و بهتر درک کنم و خدایی نکرده نقطه ی کشف نشده ای برام باقی نمونه. این عادتمه، که گیر بدم به یه چیزی که ازش خوشم اومده،جالبی قضیه اینه که دوستای نزدیکم هم می دونن و درک می کنن این " گیر" منو؛ و من خیلی دیوونه به نظر نمیام براشون. اما امروز که داشتیم با رییس راجع به قسمت های جالبه فیلم حرف میزدیم و من طبق معمول هیجان زده شدم به نظرم اومد شاید بقیه فکر کردن من دیوونم D:
anyway گویا یکی از کارگردان ها یک کتاب از خاطرات این فیلمشم نوشته که اگه اینو پیدا کنم دیگه خیالم راحت میشه، incase کتابی به اسم Monster lives میشناسید یا جایی دیدید من و خبر کنید. مرسی

نظرات

Ng.A. گفت…
من هنوز یاد اون فیلم هستم که قرار بود برات بیارم.... ولی آلمانیش فقط هست بدون زیرنویس انگلیسی! خودشون هم باورشون نمی شه کسی به جز آلمانی ها این فیلم رو نگاه کنه فکر کنم!!
پور پدر گفت…
آآآآآییـــــــــــی جان
یکی پیدا شد که من باهاش هم دردی کنم سر این مستند!!
واقعا آدم کیف می کنه!!!
با متالیکا که حال میکنی، اگه خردادی هم باشی دیگه کلا احتمال همزاد بودنت میره بالا!!

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده