در دو سه هفته ی گذشته چند باری اتفاق افتاد که خیلی عصبانی شدم، یه بار برای اینکه آروم شم سریع رو کاغذ همه چیزو نوشتم. امروز باز یکی دوبار عصبی شدم حالا که بهش فکر می کنم می بینم به خاطر نوع جمله سازی آدم ها بوده که اگه بخوام تقسیم بندی کنم یه هم چین چیزی میشه:
" داری طرفداری می کنی" از طرف دوستان نزدیک بدون در نظر گرفتن شرایط منطقی داستان
" هر طور صلاح می دونی" از طرف آدم هایی که بهشون اعتماد داری و نظرشون و پرسیدی و می دونن نظرشون برات مهمه اما تو اون لحظه که تو منتظر نظر صادقانه ی اونا هستی یهو محافظه کار می شن و دریغ می کنن
" مگه شماها کاریم می کنید" از طرف همکاران بی ملاحظه که یا خودشون کاری ندارند بکنن یا از اون قشری هستند که ارزش کار و نمی دونن و فقط باید جلوشون آپولو هوا کنی و بکنی تو چشمشون تا بفهمن کار یعنی چی
" بهتر نبود که...." "یا به نظر من...." از طرف آدم های پررویی که دارن تو یه چیزی نظر میدن که تو ازشون نپرسیدی و اصلن حوزه ی تخصصشون نیست و دارن الکی زر می زنن D:
آره آره می دونم یکم حساس شدم اما به نظرم حق دارم گاهی حساس بشم. یه دوست قدیمی و کاردینال جفتشون معتقدند که من comforter in chief هستم ( البته امشب اینقدر رو نرو بودم که کاردینال عملن لقب و ازم پس گرفت ) اما این روزا شدیدن خودم به یه comforter in chief نیاز دارم. الان واقعن برام مهم نیست کاردینال اینا خستن، عصبانین و احتیاج به حمایت دارن. خسته شدم از این همه بچه بازی که اطرافم داره اتفاق می افته. خوب بابا یه کم آدم باشیم همه دیگه. نترسید نمی میرید اگه از تیکه پاره کردن همدیگه دست بردارید. خوب من نزدیک پریودمه. یعنی تو وبلاگم هم نمی تونم غر بزنم؟؟؟ خوب احساس خفگی می کنم از بس نمیشه آدم حرفشو راحت بزنه دیگه.....البته الان بهترم :)
پ.ن. مرسی ng جان که به فکر منی...پور پدر عزیز من متولد تیر ماه هستم، خوشحال شدم وقتی دیدم تعداد افراد کشته مرده ی این فیلم زیاده

نظرات

‏پور پدر گفت…
خدایی دیگه آدم نتونه تو وب هم غر بزنه خفه میشه!!!

در مورد فیلم یه نکته جالبی داره به نظر من:
آدم میبینه چه آدمهایی با منطقی هستن و نهایت دادی که سر هم میزنن چفدره
خیلی متمدن برخورد می کنن با هم
امیرحسین گفت…
چه همه عصبانی! چه همه غر!چه همه حساس!
اصلا" وبلاگ محلیه برای تخلیه غردونی از غر! هرچه میخواهد دل تنگت بغر!

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده