تعطیلات! واقعن بهش احتیاج دارم و مرسی خدا که بالاخره اومد
یعنی باید امروز بازاره تجریش می بودید و عجایبی که من دیدم و میدید. شده بود کوچه برلن ثانی البته خیلی نامنظم تر، تا حالا اینطوری نرفته بودم خرید. خیلی بامزه بود برام و البته بهم ثابت شد اصلن استعداد خرید از دست فروش و در ازدحام و ندارم. وسط کار خسته شدم برگشتم خونه و نصفه خریدهامم موند ولی خیلی باحال بود جاتون خالی می خندیدیم کلی!
در راستای استفاده از تعطیلات شدید سعی می کنم به خانواده توجه کنم به همین منظور امروز یه بهشت زهرای توپ رفتیم اونم 4 صبح. بازم جاتون خالی نماز صبح امامزاده عبدالله رفتیم یه سر.البته قبلش هی به خودم فحش می دادم که چرا اعلام آمادگی کرده بودم برای این سنت حسنه ولی اونقدر خوب بود که دیگه فحش ندم.
علاوه بر بوی عیدی و بوی توپ خونه ی ما بوی مسافرت هم میاد تا ببینیم چی پیش میاد...

نظرات

‏ناشناس گفت…
خوشم اومد که کل تهران رو در نوردیدی!

مسافرت در عید رو هم پیشاپیش خیر مقدم میگیم!! ( چه ربطی داشت پسرم!؟!؟)
Ng.A. گفت…
اول از همه سال نو مبارک :)
بعد هم من منتظر عکس گل هستم :) :) :)
‏ناشناس گفت…
سلام. سال نو مبارک! ایشالا عروسیت!

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده