هر چند وقت یه بار به دلایل مختلف من و بابا دو تایی با هم این ور و اون ور می ریم و من این گردش های دو تایی رو خیلی دوست دارم.گاهی می ریم خرید گاهی می ریم کارواش....البته نسبت به سال گذشته کمتر شده ولی هنوز قطع نشده خدا رو شکر.
جمعه ی گذشته یکی از اون روزا بود.تو این جور مواقع از در و دیوار با هم حرف می زنیم.همیشه توش یه عالمه خاطره هست که بابا موضوعی مطرح می کنه و هدف اون خاطرهه نیست، هدف دلیل آوردن برای بحثی که داره مطرح می کنه.اینجوری بگم که جلسمون در حقیقت یه جورایی تاریخ معاصره.گاهی وحشتناک سیاسی می شه گاهی اجتماعی/فرهنگی یه جاهایی هم روانشناسی
از رضا شاه تا مهندس بازرگان.از کودتای 28 مرداد تا همین اعتصاب بازار در هفته ی گذشته.اکثرن به همشون افتخار می دیم که هر از گاهی راجع بهشون نظر بدیم.تازه یه بخش تهران شناسی هم داریم که بر حسب مسیری که می ریم میاد تو بحث.خیابونای تهران و با ماشین متر می کنیم چون جفتمون یه لحظه هم اعصاب ترافیک نداریم کوچه و راه فرعی زیاد می ریم.اونجاست که من هم تهران شناسیم خوب می شه، هم با معمارهای ایرانی خارجی بناهای تاریخی آشنا میشم هم با فامیل های مرده و زنده ی محله های مختلف،یه خدا بیامرز هم براشون می گیم تازه.این گردش ها رو خیلی دوست دارم و همیشه بعد از این لحظه های کوچیک خانوادگیه که فکر می کنم چرا بیشتر نه؟تعاد ل کار و زندگی و خانواده چیه؟من باید چی کار کنم وکدومش بهم آرامش می ده؟

نظرات

‏ناشناس گفت…
khosh be halet
‏ناشناس گفت…
سلام
ببین من خواستم بگم اون جلسات تشکیل نشده ها!
اگر قرار به تشکیل شد خبر می‌دم حتمن
‏ناشناس گفت…
oki merc ke gofti.fiddler

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction