از یه چیزی می ترسم این روزا.دو هفته قبل فهمیدم رییس مستقیمم هم وبلاگ داره.امیوارم هیچ وقت آدرس همدیگر و بیدا نکنیم.نه اون آدرسش و داد نه من.جفتمون راحتیم که این اتفاق نیفته!
جدیدن به این حس رسیدم که دیگه دوست ندارم فیلم ببینم.به نظرم فیلم خیلی چیزه لوسیه.دیگه احساسی ترین لحظات فیلم ها برام بی احساسند.ترسناک ترین برام تاثیرگذار نیستند.فیلم ها دیگه برام خیلی غیر واقعی شدند و بازیگرهای سینما و تلویزیون موجودات بی اهمیت.تقصیر خودشونه.از بس کات می دن تو فیلم هاشون.از بس از فن آوری استفاده ی زیادی کردند که منو زده کردند.دیگه فقط ایده ی فیلم برام مهمه.نویسنده برام مهمه نه حتی کارگردان.شدیدن علاقه ام به تئاتر زیاد شده.حداقل حس بازیگر توش حقیقی تره.فکر اینکه بازیگر دیوونه می تونه منو گریه بندازه بعد هم کارگردان کات بده و همه بخندند و خوشحال باشند و من هم چنان گریه می کنم یا ترسیدم دیوونم می کنه.باز هم تقصیر خودشون نباید "بک استیج" فیلم های مثلن خوب رو نشون بدن.باید فکر دیوونه هایی مثل منو هم بکنند.خلاصه این روزها فیلمی که می بینم (مخصوصن هالیوودی) باید یا کلن تو فاز مزخرف و خنده و وقت تلف کنی باشه یا فاز خیلی ایده ی خفن و نوآوری که اصلن نتونم حدس بزنم.اگه چیزی تو این مایه ها سراغ دارید خبر کنید.
چقدر بده که تو محیط کاربتونی با غریبه ترین آدم ها ارتباط برقرار کنی،کمکشون کنی،آرومشون کنی یا حتی مجبورشون کنی اون کاری که تو می خوایی رو انجام بدن اما به نزدیک ترین آدم ها به خودت نتونی کمکی بکنی.برای مشکلات خونوادت راه حلی نداشته باشی.بدتر از اون خسته باشی و بخواهی که درگیر نشی.البته برای من کم اتفاق افتاده که اینجوری بشم اما همون تعداد کمش هم خیلی دردناک بود.تازشم اومدم یه دوستم و آروم کنم آخرشم هم با هم دعوامون شد.این روزا من تو رابطه هام دارم شاهکار می کنم D:

نظرات

‏ناشناس گفت…
آقا از من میشنوی هیچ وقت با فیلم بد نشو!!! یه موقع هایی تنها راه فراره

در ضمن پیشنهاد میکنم The machinist رو ببینی.

اصلا فکر میکنم در این مورد یه پست میگذارم با اجازه
‏ناشناس گفت…
e!che khub,fiddler
‏ناشناس گفت…
منم فیلم زده شدم! البته چون اصلا" فیلمی نبودم!!!
‏ناشناس گفت…
سلام! چطوری خوبی؟ من هنوز فیلمی هستم! البته فیلم های مزخرف دیگه حوصله ندارم ببینم..بیشتر سریال می بینم! ولی به هر حال هنوز هم دوست دارم داستان ها و رویاهای یه نفر دیگه رو به تصویر کشیده شده رو ببینم..ببینم اون توی رویاهاش...خودشو جای کدوم تصور می کرده که این داستان رو نوشته..و من کدوم رو ترجیح میدم!
میخای بیام بهت سر بزنم ارومت کنم؟!؟!؟ من خیلی خوبما! برات ذرت هم می خرم!
‏ناشناس گفت…
loool are azizam bia hatman ham corn begir.fiddler

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction