بازی با تاخیر
نبودم.برگشتم.مرسی از هندونه که دعوتم کرده به بازی. از چند ساعت پیش هی می خوام بنویسم.هی اتفاق های عجیب غریب می افته.اولش هیجان زده شدم بعد خوشحال و محتاط الانم خیلی ناراحتم.غلط نکنم افسردگی چیزی گرفتم که در عرض یک ساعت و نیم اینقدر احساس های متفاوت داشتم.خیلی هم حساس و زودرنجم الان.دوست دارم برم سه تفنگدار بخونم فکر نکنم و بخوابم.بهتر شدم میام می نویسم
نظرات