امروز یه اتفاقهایی افتاد که یه ذره ترسیدم.ترسیدم از اینکه نکنه من مغرور بشم.نکنه کسی از دستم ناراحت بشه نکنه من مثل اونا بشم نکنه فقط بار اولش خوب بوده ( طبق اون نظریه که من فقط شروع کننده ی خوبی هستم نه ادامه دهنده)نکنه من نباید اینجا باشم. یهو دلم تنگ شد.ای کاش بودش مثل همیشه نظراتشو می گفت.بهم می گفت فکر می کنه من کجام.دوست دارم یکی از بیرون این چند وقتم و نقد کنه.چقدر با آدم های ترسو و چاپلوس و بی تفاوت و غیر منظقی و غیر کارشناس سر کردن سخته.چرا اون یکی یهو اومد و اون حرف ها رو راجع به شرایط سخت زندگی گفت.والان چه احساس بدی پیدا کردم وقتی دیدم چقدرتو زندگیم به آدم های بزرگ دست نیافتنی وابستم.چقدر دلم می خواد فکر کنم.ایکاش هر وقت من فکر می کردم زمان برام می ایستاد
***********
سه شنبه چند تا مورد بسیار جالب برای تعیین سطح داشتم.نتیجه ی اخلاقیش این شد که خاک بر سرت که بیست و چهار سالته و فقط یه لیسانس داری
***********
گفتم رفتیم اپرای عروسکی مکبث ؟همون که انسی خیلی دوست داره؟ من اولین تئاتری که تو زندگیم رفتم مکبث بود اونم در سن شش سالگی چون یکی از فامیل ها توش بازی می کرد و به همه بلیط داده بود.تاثیرشم این بود که سال اول دبستان به معلمم اصرار داشتم که برای حرف کاف مثال مکبث و بزنه. نمی دونم شاید تاثیر اصلیش رو نا خوآگاهم بوده و برای همین من ادبیات و انتخاب کردم. احتمالن برم اپراشو پیدا کنم.راستی این جریان بسته شدنه بتهوون شایعست یا واقعیته؟من دلم بتهوون می خواد.بتهوون نرم یهو سی دی زیاد نخرم چی کار کنم.راست می گفت شرایط زندگی سخته داریم کجا می ریم؟

نظرات

MisS nc گفت…
تاحالا به اینکه رچا اینقدر به من وابسته ای فکر نکرده بودم !
الان فهمیدم.
_-_-_
تاحالا نگفته بودی که "ک" مثل مکبث !!!
من نمیدونستم !
خیلی حال کردم.
Ng.A. گفت…
یه چیزی می خوام بنویسم که نمی دونم چی
اینکه کاش وقتی آدم فکر می کرد،زمان می ایستاد روم خیلی اثر گذاشت
بعد هم زندگی که فقط مدرک نیست! تو به جز لیسانی،کلی کار دیگه هم کردی و کلی هنر داری! کلی اطلاعات.... دوست داشتی یه فوق لیسانس یا دکترای تک بعدی بودی؟!

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction