یک فاجعه ی فرهنگی و باز هم دولت شتابزده

اون دو هفته به جزء همایش اتفاقات دیگه ای هم افتاد یکیش یه فاجعه ی فرهنگی غیر قابل جبرانه اونم چیزی نیست جز بسته شدن ویدئو کلوپ محلمون
خدا رو 100000 مرتبه شکر محل کارم به خونه نزدیکه برای همین بیشتر اوقات پیاده برمی گردم.اگه عجله نداشته باشم هر از گاهی یه سر به ویدئو کلوپ می زنم و یه ذرت مکزیکیه کوچیک می گیرم و میام خونه.چند هفته پیش که رفتم ازش فیلم بگیرم دیدم" زده حراج به علت تغییر شغل" بسیار زیاد اندوهگین شدم.باورم نمیشد چون مغازش جزء قدیمی ترین های محله.من تقریبن دیر فهمیده بودم چون همه ی سی دی هاش فروش رفته بود برای همین منم مجبور شدم وی اچ اس بخرم.خرید هامو دوست دارم کیف انگلیسی/ سگ کشی/ خانه ای روی آب/شب یلدا/یه تکه نان...خوب شد این فیلم هارو گرفتم اما بقیشو چی کار کنم؟دیگه اگه حوس فیلم قدیمی بکنم نمی دونم از کجا باید پیدا کنم.مثلن چند وقت پیش ناصر الدین شاه آکتور سینما رو گرفته بودم اما حالا...مثل اینکه قرار ساندویچی بشه یا پروتئینی.بهش می گم آخه چرا میگه همه شدن سی دی فروش دیگه صرف نداره... دلخوشی های کوچیک تو زندگی خیلی برام مهمن.این یکیشون که پرید باید یه جای دیگرو پیدا کنم.به موسسه ی رسانه های تصویری و وزارت ارشاد و نیروی انتظامی ودست اندر کاران پخش فیلم های نمایش خانگی تسلیت میگم.بد نیست برو بچ سردار رادان اینا بیان این دست فروشهای محل و جمع کنن تا من وسوسه ی خرید فیلم غیر مجاز به جونم نیفتاده
حالا که حرف مقامات شد باید بگم که دارم یواش یواش عاشق رییس جمهور و کابینش می شم.در کنار این کابینه آدم فکر می کنه سیندرلا شده اونم وقتی که نقش 12 شب این قدر تو زندگیش مهم میشه.من که تازه ساعت 10:30 جریان بنزین و فهمیدم در حالی که 4/5 لیتر بیشتر بنزین نداشتیم .نا امیدانه با بابا رفتیم دنبال بنزین.واقعن احساس غرور می کنم که شاهد این واقعه ی تاریخی در این برهه از زمان هستم.ملت و رسمن دیوونه کردن.منم دیوونه شدم از یه طرف خندم می گیره از این اتفاق و همش با برادرم مسخره بازی راه انداختیم و اینو گوش میدیم از یه طرف هم دلم برای همه می سوزه از فردا صبح می ترسم حتی اگه هیچ اتفاقی هم نیفته فردا روز خوبی به نظر نمی رسه.شاید امشب نخوابم
نتیجه ی اخلاقی این پست:گردش پول در محل ما تغییرات شگرفی خواهد کرد و من نقش اساسی در این زمینه بازی خواهم کردو این که چقدر خوب که فامیل تو هیات دولت نداریم
پ.ن.از 5 تا 15 تیر نمایشگاه خوشنویسی با نام "قلمنوا با بم"در سالن چلیپای انجمن خوشنویسان دزاشیب به کمک شجریان برگزار میشه.تونستید سر بزنید

نظرات

‏ناشناس گفت…
ها سلام دوباره...من که فیلتر شدم..پس تو چرا فیلتر نمیشی؟!؟!

اره منم جریان پمپ بنزینا رو شنیدم..من نمی دونم حالا که کوپنی شده..چرا 45385398429 کیلومتر صفه؟!؟!؟!؟ خیابونا خلوت..ولی جلوی پمپ بنیزینا تا محدوده ی 0543807084350 کیلومتری...ترافیک!
یعنی چی اخه...تازه من می خواستم برم ماشین بخرما!

پست‌های معروف از این وبلاگ

غم قورت داده شده

Adrenaline Addiction