سال نو
تموم شد. سال 85 رو می گم.سالی که به قول خیلی ها پاچه گرفت.سالی که توش کارای عجیب غریب زیاد کردم.سالی که تا مرز 3/4 تا سکته ی قلبی و مغزی رفتم و شکر خدا به خیر گذشت.سال خنده ها و گریه ها و چون داستان این اتفاق ها تموم نشده سخت میشه سالو تموم شده فرض کرد.البته طبیعی هم هست. زندگی جریان داره خودتو جرواجر هم بکنی نمی تونی جلوی گذر زمانو بگیری برای همین نوروز برای من یه معنای دیگه ای پپدا کرده برای من شده بازنگری شما رو نمی دونم.شاید دیگه خیلی برام مهم نباشه که در اطرافم همه چیز نو باشه بیشتر این سفر درونی مهمه.البته این چند روز اخیر خودمو رها کردم چون خستم از اوایل اسفند دشارژ شدم. داریم یه سفر کوتاه می ریم امیدوارم همه "فول شارژ" برگردیم.خلاصه خوبی بدی دیدید حلال کنید.برای همه سال فراموش نشدنی و آرزو می کنم امیدوارم همه در تجربه هامون به حقایق جدیدی از زندگی برسیم.دلامونو صاف کنیم و به قول فرانچسکو بدون قضاوت و بدون محدودیت به هم عشق بورزیم پ.ن.اگه دیگه کامپیوترم خراب نشه و برادر عزیزم مودم و نسوزونه اینجا بازسازی خواهد شد :-) منتظر باشید